جهان بازیچه ی قدرت های پنهان

این وبلاگ جایی است برای انزجار ..انزجار از غرب

جهان بازیچه ی قدرت های پنهان

این وبلاگ جایی است برای انزجار ..انزجار از غرب

بررسی اهداف آمریکا از حملات ساختگی 11 سپتامبر

خبرگزاری فارس: بازخوانی حملات 11 سپتامبر سال 2001 که بهانه‌ای برای لشکرکشی آمریکا به افغانستان و عراق شد این حقیقت را روشن می‌سازد که این حملات ساختگی و از پیش طراحی شده‌ بوده‌اند و آمریکا تلاش خواهد کرد سالهای متمادی از آن بهره‌برداری سیاسی کند.



به گزارش فارس، بررسی شواهد نشان می‌دهد حملات یازده سپتامبر سالها قبل از وقوع آن طرح‌ریزی و برنامه ریزی شده بود. این شواهد به اندازه‌ای محکم است که تنها در یکی از سایت‌های حقیقت یاب در آمریکا سه هزار نفر از محققان آمریکایی با بررسی شواهد این حملات به این یقین رسیده‌اند که این حملات ساختگی و از قبل طراحی شده بوده است.

به عقیده کارشناسان، یکی از کارهایی که می‌توان برای افشای دروغ بزرگ یازده سپتامبر انجام داد شناساندن افرادی که درباره یازده سپتامبر تحقیق کرده‌اند به مردم دنیا و به‏خصوص مردم آمریکا است زیرا رسانه‌های آمریکا تحت کنترل صهیونیست‌ها است و این امکان در آمریکا وجود ندارد.

در همین راستا گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس با توجه به اهمیت واقعه 11 سپتامبر اقدام به بازخوانی و بررسی این حادثه نموده است و برای شفاف‌تر شدن علت وقوع حملات یازده سپتامبر و سوءاستفاده‌های پس از آن توسط آمریکا و دیگر عاملان آن تلاش کرده است و بدین منظور اقدام به مصاحبه با صاحب‌نظران و کارشناسان معتبر در آمریکا کرده است که ماحصل این تلاش‌ها در قالب مجموعه گزارش‌هایی با عنوان "بازخوانی پرونده 11 سپتامبر " در خبرگزاری فارس منتشر شد.
بازخوانی پرونده یازده سپتامبر(1)
سناریویی به‌نام 11 سپتامبر و صحنه‌گردانی واشنگتن

خبرگزاری فارس: پس از گذشت چندین سال از حملات 11 سپتامبر که به‏بهانه آغاز جنگ‌های خانمان‌سوز تبدیل شد، هنوز سؤالات و ابهام‌های فراوانی پیش رو باقی می‌مانند که مقامات واشنگتن حاضر به پاسخگویی‌ها به آنها نیستند.


ابه گزارش فارس، اوایل صبح 11 سپتامبر 2001 آفتاب در آسمان نیویورک در حال تابیدن است. 19 نفر در قالب هواپیماربا کنترل چهار هواپیما از مبدا بوستون، نیوارک و واشنگتن به مقصد سانفرانسیسکو و لس‌آنجلس را به دست می گیرند. ساعت زمان 8:46 صبح را نشان می‌دهد که ناگهان هواپیمای پرواز شماره 11 خطوط هوایی آمریکا به ساختمان شمالی مرکز تجارت جهانی برخورد می‌‌کند. دقایقی پس از آن و در ساعت 9:03 صبح هواپیمای شماره 175 خطوط هوایی آمریکا خود را به ساختمان جنوبی برجهای دوقلو می‌کوبد.
با انتشار اخبار اولیه و فوری از این واقعه موجی از بهت و آشفتگی را در نیویورک و آمریکا حکمفرما می‌کند. لنز دوربین‌های رسانه‌های جهان هم اکنون تحولات عادی و با اولویت کمتر را رها کرده و به سمت این حادثه می‌چرخند. گویی زمان جلب افکار عمومی آمریکا توسط مقامات آمریکایی فرا رسیده است.
ساعت 9:37 صبح همان روز مادامی که نیویورک شوکه شده است، گروه دیگری از هواپیمارباها، هواپیمای پرواز 77 خطوط هوایی آمریکا را به سمت پنتاگون هدایت می‌کنند. هواپیمای چهارم، پرواز 93، در ساعت 10:03 در پی درگیری مسافران با هواپیمارباها در نزدیکی "شنکس‌ویل " در پنسیلوانیا سقوط می‌کند. گفته می‌شود که مقصد نهایی این هواپیما "کپیتول "، محل ساختمان کنگره یا کاخ سفید بود؛ اما اینکه چرا این هواپیما باید دچار سانحه شود و به کپیتول نرسد، ذهن آدمی را به خود مشغول می‌‌کند.
تماس برخی مسافران از هواپیماها نشان می‌دهد که هواپیمارباها از چاقو برای تهدید و آسیب رساندن خدمه پرواز و بعضی مسافران استفاده می‌کنند. یک مسافر از پرواز 175 و چندین مسافر از پرواز 93 اعلام می‌‌کنند که هواپیمارباها با خود بمب دارند، اما یکی دیگر از مسافران می‌گوید که به نظر وی این بمبها جعلی هستند.
این حملات سه ساختمان در مجموعه مرکز تجارت جهانی را ویران می‌کنند؛ برجهای دو قلو به همراه ساختمان مرکز تجارت جهانی 7. فضایی از ابهام و پریشانی بر سازمانهای خبری و کنترلرهای ترافیک هوایی آمریکا سایه افکنده است. تمام پروازهای خارجی غیرنظامی به آمریکا به مدت سه روز لغو و ممنوع می‌شوند. هواپیماهای در حال پرواز به مقصد خاک آمریکا مجبور به فرود در کانادا یا مکزیک می‌شوند. در طول روز 11 سپتامبر گزارش های ضد و نقیضی منتشر می‌شوند. یکی از گزارش‌ها بیان می‌کند که یک خودروی حاوی مواد منفجره در ساختمان مرکزی وزارت دفاع منفجر شده است. یکی دیگر از گزارش‌ها حکایت از آتش سوزی در "نشنال مال " در منطقه "پوتومک غربی " دارد. آسوشیتدپرس نیز در گزارشی مدعی شد که پرواز 1989 خطوط هوایی دلتا به سرقت رفته است. بعدها اعلام کردند که این گزارش‌اشتباه بود.
اما از آن زمان به بعد، حوادث 11 سپتامبر که به‎خوبی افکار عمومی جهان را متوجه خود کرد، بهانه خوبی برای حمله آمریکا به افغانستان و عراق و سایر اقدامات یکجانبه بوده است.

***حملات 11 سپتامبر؛ نقشه شوم نومحافظه‌کاران آمریکا***

عده‌ای از ناظران سیاسی در جهان به ویژه آمریکا بر این باورند که حملات مشکوک 11 سپتامبر بهانه‌ای بود برای نومحافظه‌کاران آمریکایی تا بتوانند نقشه شوم خود برای سیطره آمریکا بر تمام جهان را با ماشین عظیم جنگی پیاده کنند.
"پل کریگ رابرتز "، اقتصاددان و معاون سابق وزیر خزانه‌داری آمریکا در زمان "رونالد ریگان " در مقاله‌ای به بررسی جوانب مختلف حادثه 11 سپتامبر می‌پردازد.
این نویسنده سابق نشریه‌هایی چون "وال‌استریت‌ژورنال " و "بیزینس‌ویک " معتقد است که حملات 11 سپتامبر بهانه‌ای بود برای نومحافظه‌کاران آمریکایی تا بتوانند نقشه شوم خود را برای سیطره آمریکا تماماًعملی کنند.

***واشنگتن‌تایمز، حامی جنگ‌افروزی‌های مقامات واشنگتن***

کریگ رابرتز در ابتدای مقاله با اشاره به خط‏مشی روزنامه "واشنگتن‌تایمز " و حمایت‌های این روزنامه از جنگ‌طلبان آمریکایی می‌نویسد: واشنگتن‌تایمز روزنامه‌ای‌ است که با نظر مساعد به جنگ‌هایی که بوش، چنی، اوباما و نومحافظه‌کاران در خاورمیانه راه انداخته‏اند؛ می‌نگرد و معتقد است که تروریست‌های 11 سپتامبر باید تاوان جنایاتشان را بپردازند. اما در 24 فوریه و در کمال تعجب شنیدم که پربیننده‌ترین گزارش وب‌سایت این روزنامه به مدت سه روز، گزارشی با عنوان "داخل محدوده اتوبان کمربندی " بود که در 22 فوریه 2010 توسط "جنیفر هارپر " تهیه شد. این گزارش در مورد 31 کنفرانس‌ خبری بود که در 19 فوریه در شهرهای مختلف آمریکا و سایر نقاط جهان توسط مهندسین و معماران سازمان "حقیقت 11 سپتامبر " ترتیب داده شدند. سازمان مذکور هم‌اکنون 1000 عضو دارد که همگی در امور ساختمانی و عمرانی متخصص هستند.
پل کریگ رابرتز در ادامه می‌افزاید: تعجب من زمانی بیشتر شد که فهمیدم در این گزارش خبری، کنفرانس‌های مطبوعاتی این سازمان کاملا جدی انگاشته شده‌اند.
وی سؤالاتی در مورد واقعه 11 سپتامبر مطرح می‌سازد: چگونه سه آسمانخراش عظیم مرکز تجارت جهانی ناگهان به تلی از خاک تبدیل شدند؟ چگونه آتش کوتاه مدت و با درجه پایین توانست تیرهای فولادی آسمانخراش‏ها را به ناگهان فرو بریزد؟ در گزارش "واشنگتن‌پست " چنین آمده است: "هزار معمار و مهندس از نمایندگان کنگره درخواست کرده‌اند تا تحقیقاتی جدید در مورد تخریب برج‌های دوقلو و ساختمان هفتم انجام شود. "
کریگ رابرتز می‌افزاید: به گزارش روزنامه "واشنگتن‌تایمز " معماران و مهندسین بدین نتیجه رسیده‌اند که اداره فدرال مدیریت بحران و مؤسسه ملی استاندارد و تکنولوژی "مدارک و نظرات ناکافی، متناقض و فریب‌آمیز پیرامون تخریب برج‌ها ارائه کرده‌اند. " آنها همچنین "خواهان آغاز تحقیقاتی با حضور هیأت منصفه در مورد مقامات مؤسسه ملی استاندارد و تکنولوژی شده‌اند. "
به گزارش این روزنامه ریچارد گیج، سخنگوی این مهندسین و معماران گفت: "مقامات دولت باید بدانند که "نادیده انگاشتن جرم " طبق ماده 18 (بند 2382) قوانین آمریکا یک جرم جدی محسوب می‌شود. بنابراین آنهایی که مدرکی دال بر وقوع جرم در دست دارند باید اقدامات لازم را اتخاذ کنند. این مسائل می‌توانند تأثیر بسیار زیادی در محاکمه آتی "خالد شیخ محمد " داشته باشد. "
هم‌اکنون سازمان دیگری با نام "آتش‌نشانان جویای حقیقت 11 سپتامبر " به وجود آمده است. اریک لایر، رئیس این سازمان، در کنفرانس خبری اصلی در شهر سانفرانسیسکو حمایت آتش‌نشان‌ها را از خواسته‌های مهندسین و معماران اعلام کرد. وی اظهار داشت که هیچ نوع تحقیق دادگاهی و علمی در مورد آتش‌هایی که این سه ساختمان را ویران کردند صورت نگرفت و این به معنای ارتکاب جرم است.

***چرا ستون‏های فلزی برج‏ها ذوب شدند؟***

دکتر رابرتز در مورد وقایع بعد از فروپاشی برج‌ها می‌نویسد: از فرایندهای تحقیقی لازم تبعیت نشد و صحنه جرم به جای نگهداری و تجسس ویران گردید. به گفته رییس سازمان آتش‏نشانان [اریک لایر] بیش از صد نفر از افرادی که بلافاصله در محل حاضر شدند صدای انفجارهایی را شنیدند. مدارک صوتی، تصویری و رادیویی نیز دلیلی بر وقوع این انفجارها هستند.
این اقتصاددان آمریکایی در ادامه بررسی دلایل تخریب برج‌های دو قلو به نقل از کنفرانس خبری می‌نویسد: فیزیکدانی به نام استیون جونز مدرکی در مورد وجود "نانو‌ترمیت " در خرابه‌های برج‌های مرکز تجارت جهانی ارائه کرد. این مدارک توسط هیأت بین‌المللی دانشمندان به رهبری پروفسور "نیلز هریت "، نانوشیمی‌دان "دانشگاه کپنهاگ " جمع‌آوری شده‌ بودند. نانوترمیت یک ماده آتش‌زا و انفجاری پیشرفته است که می‌تواند به سرعت فلزات را ذوب کند.

*** اسنادی که تئوری توطئه را زیر سؤال می‏برند***

معاون سابق وزیر خزانه‌داری آمریکا با اشاره به فشارها و انتقادهایی که بر جویندگان حقایق یازده سپتامبر وارد می‌شود می‌نویسد: قبل از اینکه فریاد "تئوری توطئه " را بانگ زنیم، باید بدانیم که معماران، مهندسین، آتش‌نشانان و دانشمندان هیچ تئوری را پیشنهاد نمی‌کنند. آنها فقط اسنادی ارائه می‌کنند که تئوری رسمی را به چالش می‌کشد و این اسناد تا ابد نادیده انگاشته نخواهند شد.
اگر تردید کردن در مورد داستان رسمی 11 سپتامبر و گزارش کمیسیون ویژه باعث می‌شود فرد یک مجنون علاقه‌مند به تئوری توطئه نامیده شود در این صورت باید دو رئیس کمیسیون 11 سپتامبر و مشاور حقوقی کمیسیون را نیز جزو این دیوانگان به حساب آوریم. تمام این افراد در کتاب‌های خود اظهار کرده‏اند که در زمان انجام تحقیقات از جانب مقامات دولتی فریب داده شده‌اند.
این اقتصاددان و روزنامه‌نگار آمریکایی به انتقاد از ساده‌لوحی و زودباوری افکار عمومی آمریکا پرداخته و می‌افزاید: همیشه آمریکایی‌هایی وجود خواهند داشت که بدون توجه به تعداد زیاد دروغ‌های دولت همیشه هرآنچه را دولت بدان‌ها بگوید قبول خواهند کرد. علی‌رغم همه جنگ‌های وسیعی که امنیت اجتماعی و بهداشتی را تهدید می‌کنند، یعنی جنگ‌هایی بر اساس سلاح‌های کشتار دسته‌جمعی عراق که هیچ‏گاه پیدا نشدند، جنگ‌هایی بر اساس ارتباط "صدام حسین " با شبکه "القاعده " که هیچ‎گاه ثابت نشد، بر اساس سلاح‌های هسته‌ای خیالی ایرانی‌ها که قرار است بهانه جنگ تهاجمی آتی آمریکا در خاورمیانه باشند، هنوز هم نیمی از مردم آمریکا داستان‌های خیالی دولت در مورد واقعه 11 سپتامبر را باور می‌کنند و آن را توطئه مسلمانانی می‌نامند که تمام جهان غرب را با زرنگی فریفته‌اند.

***183 روش در شکنجه شیخ محمد به‏کار گرفته شدند***

رابرتز می نویسد: برای این آمریکایی‌ها هیچ فرقی ندارد که دولت چند بار داستان خود را عوض کرده است. برای مثال، آمریکایی‌ها در ابتدا نام "اسامه‌ بن‌ لادن " را شنیدند زیرا دولت بوش حملات 11 سپتامبر را به‎عهده او گذارد. در طی سالیان متمادی فیلم‏های ویدئویی زیادی به مردم ساده‌لوح آمریکا نشان داده شدند که ظاهرا حاوی بیانیه‌های اسامه‌بن‌لادن بودند. متخصصین این فیلم‌ها را جعلی اعلام کردند اما افکار عمومی آمریکا به خودفریبی ادامه دادند. اما ناگهان در سال گذشته یک "مغز متفکر " دیگر برای حملات 11 سپتامبر پیدا شد تا جای اسامه‌بن‌لادن را بگیرد. وی کسی نبود جز خالد شیخ محمد، زندانی پاکستانی "گوانتانامو " که با 183 روش خفگی مجازی شکنجه شد تا بالاخره اعتراف کرد که طراح اصلی حملات 11 سپتامبر بوده است.
وی معتقد است که اعترافات شیخ محمد هیچ ارزش قانونی ندارند. معاون سابق وزیر خزانه‌داری آمریکا می‌نویسد: در قرون وسطی اعترافات با شکنجه گرفته می‌شدند اما تا جایی که من می دانم در نظام قضایی آمریکا متهم‌سازی خود بدون ارائه اسناد مستدل پذیرفته شده نیست. اما تحت رژیم بوش و قضات جمهوری‌خواه فدرال، که ما را مطمئن کرده‌اند از قانون اساسی آمریکا حفاظت خواهند کرد، خود‌متهم‌انگاری شیخ محمد تنها دلیل دولت برای اثبات این مدعی است که تروریست‌های مسلمان حملات 11 سپتامبر را انجام داده‌اند.

*** آیا شیخ محمد سوپرمن بود؟***

نویسنده در ادامه مقاله کارهای نسبت داده شده به شیخ محمد را غیرممکن و خنده‏دار دانسته و می‌افزاید: اگر شاهکارهای نسبت داده شده به شیخ محمد را خوب بسنجیم متوجه امکان‌ناپذیر بودن آنها خواهیم شد. گویی شیخ محمد باهوش‌تر و قوی‌تر از "سوپرمن " است. وی تمام 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا و همچنین سازمان‌های اطلاعاتی متحدین و دست‌نشانده‌های آمریکا به مانند "موساد " را فریب داده است. تمام سرویس‌های اطلاعاتی جهان نتوانستند در مقابل شیخ محمد بایستند. شیخ محمد با هوش و ذکاوت سرشار خود همه را فریفت، از شورای امنیت ملی آمریکا گرفته تا دیک چنی، "پنتاگون "، "مجلس سنا "، "فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی "، "نیروی هوایی آمریکا " و "کنترل ترافیک هوایی. "
وی باعث شد بخش حفاظت فرودگاه در عرض یک صبحگاه چهار بار اشتباه کند. وی جدیدترین سیستم دفاع هوایی پنتاگون را شکست داد و برای اولین بار در تاریخ آمریکا یک هواپیمای ربوده شده بدون اینکه از جانب نیروی هوایی آمریکا ردگیری شود به ساختمان پنتاگون خورد.
در ادامه مقاله می‌خوانیم: شیخ محمد توانست این شاهکارهای پیچیده را با استفاده از خلبانان کم‌تجربه و فاقد صلاحیت انجام دهد. شیخ محمد توانست اف‌بی‌آی را وادار کند که از انتشار نوارهای ویدئویی زیادی که وی در آنها، طبق داستان رسمی، اعتراف به ربودن هواپیما و اصابت آن به پنتاگون کرده بود، امتناع کند.

*** دولت باید قبل از آشکار شدن ماجرا آن‏را مختومه می‏کرد***

چقدر باید ساده‌لوح بود که پذیرفت یک انسان، و یا به عبارت دیگر یک شخصیت خیالی هالیوودی، تا این حد قادر و تواناست؟ اگر شیخ محمد این توانایی‌های فراانسانی را دارد چگونه آمریکایی‌های بی‌کفایت توانستند او را دستگیر کنند؟
دکتر رابرتز در پاسخ به سؤالاتی که مطرح کرده می‌نویسد: شیخ محمد فردی است که تحت شکنجه اعتراف کرد تا تقصیرها را به گردن بگیرد و بدین ترتیب اعتقاد ساده‌لوح‌های آمریکایی به تئوری توطئه دولتی و رسمی تداوم داشته باشد. ماجرا از این قرار است که دولت آمریکا مجبور شده واقعه 11 سپتامبر را به پایان برساند. دولت باید قبل از آشکار شدن همه ماجرا، دادگاهی برگزار کند و متهمی را در آنجا محاکمه کند تا این پرونده مختومه شود، و البته هر کسی که 183 بار توسط خفگی مجازی شکنجه شود به هر چیزی اعتراف خواهد کرد.
وی به موضوع سرکوب منتقدین روایت رسمی از واقعه 11 سپتامبر پرداخته و می‌افزاید: دولت آمریکا در واکنش به اسنادی که علیه تئوری توطئه (روایت رسمی) ماجرای عجیب و غریب 11 سپتامبر منتشر شده‌اند با بازتعریف جنگ علیه تروریسم و انتقال آن از جبهه‌های خارجی به جبهه داخلی واکنش نشان داده است. جانت ناپلیتانو، وزیر امنیت داخلی، در 21 فوریه گفت که امروزه افراط‌‌گرایان آمریکایی به همان اندازه تروریسم بین‌المللی نگران کننده شده‌اند. البته افراطی‌ها کسانی هستند که در مقابل برنامه‌های دولت می‌ایستند، درست به مانند 1000 معمار و مهندس سازمان "حقیقت 11 سپتامبر ". این گروه 100 عضو داشت و هم اکنون اعضای آن به 1000 نفر رسیده‌اند. اگر این تعداد 10000 نفر شود چه رخ خواهد داد؟

*** به هر نحوی باید از دست آنها خلاص شد***

دکتر رابرتز در ادامه بررسی فشارهای وارده به حقیقت‌جویان می‌نویسد: کاس سانشتین، از مقامات دولت اوباما، برای مقابله با طیف شکاکین به روایت رسمی 11 سپتامبر یک راه‌حل ارائه کرده است: "به درون آنها نفوذ کنید و تحریکشان کنید کلماتی بگویند و اعمالی انجام دهند که بتوان دستگیرشان کرد. به هر نحو ممکن از شر آنها خلاص شوید. "
نویسنده با اشاره به دیوانه خوانده شدن منتقدین روایت رسمی واقعه 11 سپتامبر می‌نویسد: اگر این افراد دیوانگانی هستند که حرف‌هایشان فقط به درد خنده و تمسخر می‌خورد چرا باید دست به چنین کارهای زد تا این افراد دستگیر شوند؟ آیا دولت از این می‌ترسد که این افراد کاری انجام دهند؟ چرا دولت آمریکا به جای این کارها، با اسناد ارائه شده روبرو نمی‌گردد و جوابی بدان‌ها نمی‌دهد؟ اگر معماران، مهندسین، آتش‌نشان‌ها و دانشمندان تنها افرادی دیوانه و مجنون هستند می‌توان به راحتی اسناد ارائه شده آنها را بررسی و رد کرد. پس چرا باید مأمورین پلیس را در میان آنها فرستاده و برایشان پاپوش درست کرد؟

***دولت آمریکا در پس پرده حملات***

این محقق و روزنامه‌نگار آمریکایی معتقد است که خود دولت آمریکا در واقعه 11 سپتامبر دست داشته است. او می‌نویسد: بسیاری از آمریکایی‌ها در جواب خواهند گفت که دولت "آنها " حتی خواب این را هم نمی‌بیند که برای پیشبرد برنامه‌هایش شهروندان آمریکایی را با ربودن هواپیماها و تخریب ساختمان‌ها به کشتن دهد. اما "دنیس بلیر "، رئیس "شورای اطلاعات ملی " در 3 فوریه به کمیته اطلاعات کنگره اعلام داشت که دولت آمریکا می‌تواند حتی شهروندان خودش را در کشورهای خارجی به قتل برساند. هیچ‌ نوع بازداشت، اتهام و یا محاکمه‌ای لازم نیست، بلکه یک‏ راست به سراغ قتل می‌رویم.
نویسنده در ادامه بررسی کشتار شهروندان آمریکایی توسط دولت این کشور می‌نویسد: بدون شک اگر دولت آمریکا می‌تواند شهروندانش را در خارج به قتل برساند این کار را در خانه نیز می‌تواند انجام دهد. برای مثال، در زمان دولت کلینتون و در ایالت تگزاس 100 عضو فرقه داودیان بدون هیچ دلیل قضایی کشته شدند. دولت تنها تصمیم گرفت که از قدرت خود استفاده کند زیرا می‌دانست که می‌تواند مصون از هر گونه پیگیری باشد، و همین طور نیز شد.

***عملیات نورث‏وودز چه بود؟***

دکتر رابرتز به مورد دیگری نیز اشاره می‌کند که پرده از طرح دولت آمریکا برای کشتن شهروندان آمریکایی برمی‌دارد: آمریکایی‌هایی که فکر می‌کنند دولتشان عملیات‌ها را به صورت اخلاقی و انسانی انجام می‌دهد بهتر است سری به پرونده "عملیات نورث‌وودز " (Operation Northwoods) بزنند. نورث‌وودز طرحی بود که توسط فرماندهی ستاد مشترک آمریکا برای سیا تدوین شده بود. بر اساس این طرح قرار بود اعمال تروریستی در داخل خاک آمریکا انجام گیرد و مسؤولیت آن بر گردن "کاسترو " گذارده شود تا بدین ترتیب حمایت عمومی از تغییر رژیم در کوبا افزایش یابد. این برنامه سری به امضای "جان. اف. کندی " رسیده بود و پس از مرگ وی توسط هیأت بازبینی اسناد ترور کندی فاش شد. در آرشیو شورای امنیت ملی می‌توانید این سند را به صورت آن‎لاین مشاهده کنید. علاوه بر این گزارش‌های دیگری نیز در اینترنت، برای مثال در "ویکی‌پدیا "، درباره این طرح وجود دارند.
"جیمز بامفورد " در کتابی با عنوان "رازها " این طرح را چنین توصیف می‌کند: "عملیات نورث‌وودز که امضای رئیس [ژنرال لمنیزر] و سایر اعضای ستاد مشترک در آن به چشم می‌خورد طرحی بود برای کشتن مردم بی‌گناه در خیابان‌های آمریکا؛ غرق کردن قایق‌های پناهندگان کوبایی در سواحل آمریکا؛ طرحی برای به راه انداختن حملات تروریستی در واشنگتن، میامی و دیگر جاها. قرار بود مردم به خاطر بمب‌گذاری‌هایی که خبری از آنها نداشتند و یا هواپیماربایی‌هایی که در آن دخیل نبودند بازداشت شوند. تمام این وقایع با استفاده از مدارک و اسناد ساختگی به دولت کاسترو نسبت داده می‌شد و بدین ترتیب بهانه و حمایت‌های بین‌المللی و داخلی لازم در اختیار ژنرال لیمنزر و گروه دسیسه‌‌کارش قرار می‌گرفت تا جنگ خود را آغاز کنند. "

دکتر رابرتز هدف اصلی از انفجار برج‌های ساختمان تجارت جهانی را نیز چنین تبیین می‌کند: قبل از 11 سپتامبر نئومحافظه‌کارها بارها اعلام کرده بودند که برای به راه انداختن جنگی تهاجمی در خاورمیانه به یک "پرل‌هاربر " جدید نیاز دارند. هر روز که می‌گذرد تعداد بیشتری از متخصصین اظهار می‌دارند که دولت تحقیقات آنها را در مورد حملات 11 سپتامبر مسدود می‌سازد. به صلاح مردم آمریکا و سایر مردم جهان است که به این متخصصین گوش فرا دهند. 11 سپتامبر آغازی بود برای برنامه نئومحافظه‌کارها تا هژمونی آمریکا را در جهان برقرار سازند. هم‌اکنون دولت آمریکا موافقت کشورهای همسایه روسیه را خریداری می‌کند تا در خاک این کشورها سیستم‌های رهگیری موشکی قرار دهد. آمریکا قصد دارد روسیه را با پایگاه‌های موشکی محاصره کند، محاصره‌ای که از لهستان آغاز می‌شود از اروپای مرکزی و "کوزوو " می‌گذرد و به گرجستان، آذربایجان و آسیای مرکزی می‌رسد. [رجوع کنید به کتاب "انفجار قریب‌الوقوع: آمریکا تهدیدات پیش روی روسیه و ایران را تشدید می‌کند، " ریک روزف، انتشارات گلوبال‌ریسرچ، 19 فوریه 2010] ریچارد هالبروک، فرستاده آمریکا، در 20 فوریه اعلام کرد که القاعده به جمهوری‌های تازه‌استقلال یافته اتحاد جماهیر شوروی سابق، یعنی تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، و قزاقستان نقل مکان می‌کند. هالبروک با این اظهارات وجود پایگاه‌های آمریکایی را در این کشورها با بهانه همیشگی "جنگ علیه تروریسم " توجیه می‌کند.
این اقتصاددان آمریکایی در ادامه می‌افزاید: آمریکا از قبل ایران را با پایگاه‌های نظامی محاصره کرده است. دولت آمریکا می‌خواهد چین را با کنترل خاورمیانه و قطع مسیر نفت خلع سلاح کند. بر اساس این طرح روسیه و چین، دولت‌های مسلح به تسلیحات هسته‌ای، به‏وسیله سیستم‌های دفاع ضدموشکی آمریکا مرعوب می‌شوند و در برابر هژمونی آمریکا تسلیم می‌شوند. علاوه بر این، چین در تهیه نفت برای صنایع و ارتش خود دچار کمبود می‌شود.

***جاه‏طلبی آمریکا زندگی را در تمام جهان تهدید می‏کند***

اما به نظر نویسنده اهداف نئومحافظه‌کاران هیچ‏گاه عملی نخواهد شد: دولت آمریکا دچار توهم شده است. رهبران نظامی و سیاسی روسیه بارها اعلام کرده‌اند که ناتو تهدیدی مستقیم برای امنیت روسیه به حساب می‌آید و درخواست تغییر در دکترین نظامی روسیه را داده‌اند تا در آن حمله اتمی پیشگیرانه نیز لحاظ گردد. چینی‌ها هم‏چنان بی‌پروا و مطمئن به خود هستند که نمی‌توان آنها را با "ابرقدرت " تحلیل رفته آمریکایی مطیع کرد.
دکتر رابرتز در پایان مقاله‌اش با اشاره به خطرات ناشی از جاه‌طلبی‌های آمریکا می‌نویسد: ابله‌هایی که در واشنگتن حضور دارند کشور را به سوی جنگ هسته‌ای هدایت می‌کنند. تمایل دیوانه‌وار برای برقراری هژمونی آمریکا زندگی را در تمام جهان تهدید می‌کند. مردم آمریکا نیز با پذیرفتن دروغ‌ها و فریب‌های دولتشان این واقعه قریب‌الوقوع را تسهیل می‌کنند.

بازخوانی پرونده یازده سپتامبر(2)// مدیر ولترنت در گفت‌وگو با فارس:
آمریکا پس از 11 سپتامبر پروژه اسلام‌هراسی را رسماً کلید زد

خبرگزاری فارس: مدیر پایگاه تحلیلی "ولترنت " و نویسنده کتاب "دروغ بزرگ " با اشاره به هجمه غرب علیه مسلمانان پس از حادثه 11 سپتامبر گفت که آمریکا پس از 11 سپتامبر پروژه اسلام‌هراسی را رسماً کلید زد.


تیری میسان "، مدیر سایت تحلیلی "ولترنت " در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری فارس گفت: حملات یازده سپتامبر باعث ایجاد فصل جدیدی در روابط بین‌الملل در سراسر دنیا شد. این واقعه همچنین باعث شدت گرفتن تبلیغات درباره جنگ تمدن‌ها شد. ما شاهد تخریب جوامع کشورهای مختلف هستیم. برای مثال بعد از وقایع یازده سپتامبر شاهد این بودیم که جامعه فرانسه دچار چالشی شدید شد. آمریکا تلاش می‌کرد که اینطور القا کند که شهروند مسلمانی که تا دیروز همسایه و دوست ما بوده است و در کنار هم زندگی می‌کردیم حالا دشمن ما است. 6 میلیون مسلمان در فرانسه زندگی می کنند و آمریکا سعی می کند آنها را تهدیدی برای سایر شهروندان فرانسوی جلوه دهد.
وی ادامه داد: بلافاصله بعد از یازده سپتامبر من مشغول نوشتن کتاب "دروغ بزرگ " شدم که این کتاب فروش بسیار خوبی داشت که البته به فارسی هم ترجمه شده است. این کتاب بسیار ساده بیان می‌کند که، شما تنها باید چیزهایی را که هست ببینید و آنچه را به شما اجبار کردند باید ببینید باور نکنید.


***ایجاد تقابل بین قدرتهای دیگر؛ راهبرد آمریکا برای سلطه جهانی***

میسان گفت: استراتژی "زبیگنیو برژینسکی " این بود که تسلط آمریکا بر دنیا تنها در یک صورت امکان دارد و آن ایجاد تقابل بین سایر قدرت‌ها در دنیا است. در راستای این استراتژی آمریکا در ابتدا سعی کرد که بین دنیای اسلام و روسیه ایجاد تقابل کند. آنها حملات تروریستی زیادی را در آمریکا و روسیه طرح ریزی کردند و تلاش می کردند که نشان دهند که این مسلمانان هستند که این حملات را هدایت می کنند و از سوی دیگر سعی می کردند نشان دهند که روسیه تمایل دارد تا به دنیای اسلام حمله کند. چنین مسائلی قبل از استراتژی برژینسکی وجود نداشت.
نویسنده کتاب دروغ بزرگ ادامه داد: بعد از این استراتژی اتفاقات مشابهی در آمریکا و روسیه رخ داد. آنها تلاش کردند تا در دنیا نفاق ایجاد کنند تا بتوانند آن را تحت کنترل درآورند، به همین خاطر مردم جهان باید خیلی دقت کنند که به این دام نیفتند. در حال حاضر در روسیه بین پوتین و میدویدیف اختلافاتی وجود دارد. پوتین معتقد است که روسیه باید از کشورهای اسلامی حمایت کند و از طرف دیگر میدویدیف که خود یک یهودی است سعی می‌کند با آمریکا همراهی بیشتری کند و تحریم ایران توسط روسیه یکی از نشانه‌های این اختلاف‌ها است.

***رسانه‌های جهان در بند آمریکا***

مدیر ولترنت اظهار داشت: بعد از جنگ جهانی دوم رسانه‌های کشورهای غربی تحت سیطره آمریکا قرار گرفتند و دیگر آزادی بیان در این رسانه‌ها معنایی ندارد. رسانه‌های غربی از روشهای متفاوتی برای دروغگویی و پیشبرد سیاست هایشان استفاده می‌کنند. برای مثال آنها بخشی از صحبت یک نفر را منتشر می کنند و به آن‎گونه که می خواهند می پردازند. از این طریق می‌توانند تمام گفته های یک نفر را تحریف کنند. یکی از راهکارهایی که برای مقابله با این تحریف ها در ارتباط با ایران وجود دارد این است که متن کامل سخنرانی های رهبر ایران و محمود احمدی نژاد به زبان های مختلف ترجمه شوند. سایت ها و اشخاصی در دنیا هستند که مشتاق شنیدن و مقایسه سخنان رهبر و مقامات ایرانی با آنچه غرب منتشر می کند هستند.

***سخنان رهبر و رئیس‌جمهور ایران باید به زبانهای مختلف ترجمه شوند***

مدیر ولترنت افزود: سایت های ضد صهیونیستی در جهان از طریق نشر سخنرانی های احمدی نژاد در دنیا کسب اعتبار می کنند و این نیاز در دنیا وجود دارد که صحبت های آقای احمدی نژاد و رهبر ایران به صورت کامل به زبان های مختلف ترجمه شوند تا اینکه مورد استفاده سایت ها و افراد در دنیا قرار بگیرند.

***حذف از عرصه رسانه، هزینه انتقاد از اسرائیل در اروپا***

میسان ادامه داد: ما با رسانه ها و افراد روشنفکر در دنیا ارتباط داریم و سعی می کنیم که با افرادی که تفکرات شفاف و مشخص دارند ارتباط برقرار کنیم. ما حتی مطالبی را که برای ما نوشته می‌شوند می خوانیم و با نویسنده آن برای ارتقای کیفیت آن صحبت می کنیم که مطالب در یک راستا باشد و یک خط دقیقی را دنبال کند تا این مطالب در کنار هم بتواند تاثیر گذار باشد، به جای اینکه حجم زیادی از مطالب باعث شود که کسی چیزی متوجه نشود.
مدیر ولترنت گفت: ما در حال حاضر هیچ منابع مالی نداریم و به کمک دوستانی که در سراسر دنیا داریم این سایت را اداره می کنیم. هزینه صحبت درباره صهیونیسم در اروپا حذف شدن از تمام سیستم های رسانه ای است و اگر در این زمینه به کار خود ادامه دهید به مشکلات و پیگیری‌های قضایی و مشکلات مالی برخورد خواهید کرد. من در این راه همه دارایی‌ام را از دست داده ام و حتی به خاطر تهدید شدن به مرگ مجبور شده ام خارج از اروپا زندگی کنم. البته این تنها من نیستم که تمام دارایی‌ام را از دست داده‌ام. در آمریکا یک فرد بسیار ثروتمندی به نام "جیمی والتر " بود که بعد از خواندن کتاب دروغ بزرگ تمام ثروتش را برای روشنگری در آمریکا در ارتباط با یازده سپتامبر هزینه کرد. وی در حال حاضر به عنوان آواره سیاسی در استرالیا زندگی می کند.
وی در تشریح فعالیتهای سایت ولترنت گفت: سایت ولترنت حدودا 15 سال پیش در فرانسه ایجاد شد و در ابتدا تنها به مسائل سیاسی در فرانسه می‌پرداخت. بعد از مداخله فرانسه در جنگ کوزوو و انتشار اخبار ضد و نقیض از این جنگ در رسانه‌های فرانسه، من و دوستانم به این نتیجه رسیدیم که باید کاری انجام داد.
وی افزود: در جنگ کوزوو تمام اخبار منتشر شده، توسط ناتو کنترل می‌شد. برای ما خیلی عجیب بود، ما اخبار مشابهی را در تمام مطبوعات و رسانه‌ها می‌شنیدیم. به همین خاطر با خبرگزاری‌ها در منطقه بالکان تماس گرفتیم، با کشورهای مختلفی که اطراف کوزوو واقع بودند مانند مجارستان و یونان. وقتی ما خبرهای دریافتی را از این خبرگزاری‌ها با خبرهایی که در رسانه‌های غربی منتشر می‌شد مقایسه می‌کردیم به اطلاعات کاملا متناقضی برمی‌خوردیم. حقایق جنگ کوزوو توسط خبرگزاری‌های کوچک در این منطقه تولید می‌شد و ناتو در تمام دوران جنگ کوزوو در حال دروغگویی درباره اخبار جنگ بود.
میسان در ادامه گفت: ما با توجه به این وقایع به این مسئله پی بردیم که اخبار به طور کامل توسط آمریکا گزینش می‌شوند. آنها این امکان را داشتند که اخباری را که می‌خواهند منتشر کنند و هر دروغی را که می خواهند در آن بگنجانند.
مدیر ولترنت در بخشی از مصاحبه خود با فارس اظهار داشت: با فروپاشی شوروی سابق کشورهای اروپای شرقی متوجه شدند که در دنیایی از دروغ زندگی کرده‌اند. این دقیقا اتفاقی است که در حال حاضر در اروپای غربی اتفاق می‌افتد. رسانه‌های ما در واقع بعد از جنگ جهانی دوم توسط آمریکا تسخیر شده‌اند، ولی مردم از آن آگاه نیستند. بعد از این اتفاقات ما سعی کردیم با رسانه های مختلف در سراسر دنیا ارتباط بگیریم و نقطه نظر افراد مختلف را بشنویم و تنها به اخبار یک سری خبرگزاری‌های به‎خصوص مانند رویترز، خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس اکتفا نکنیم. زیرا که این خبرگزاری‌ها به موضوع های یکسانی می پردازند و آن را از یک نقطه نظر منتشر می‌کنند.
میسان افزود:‌ من از پولی که از محل فروش کتاب "دروغ بزرگ " به دست آوردم تلاش کردم که یک سایت حرفه‌ای راه‌اندازی کنم. من یک گروه حرفه ای را دور هم جمع کردم و 5 سال است که به صورت روزانه درباره وقایع مهم جهان مطلب منتشر می‌کنیم. ما همچنین ارتباط های خوبی را با رسانه های آمریکای لاتین ایجاد کرده ایم. رسانه های آمریکای لاتین سایت اینترنتی نداشتند و ما کمک کردیم تا این رسانه ها سایت اینترنتی ایجاد کنند. در آن زمان سایت ولترنت به دو زبان فرانسه و اسپانیولی منتشر می‌شد و این مسئله باعث شده بود که از مطالب منتشر شده در ولترنت در رسانه های آمریکای لاتین استفاده زیادی شود. ما همچنین مقاله های زیادی را از آمریکای لاتین در ارتباط با انقلابهای صورت گرفته در کشورهای آمریکای لاتین و روی کار آمدن رهبران ضدآمریکا دریافت و در سایت منتشر می کردیم.
وی ادامه داد: بعد از تجربه موفق در آمریکای لاتین تماس هایی با ما از روسیه گرفته شد که من با تعدادی از روزنامه های روسیه هم ارتباط گرفتم و به آنها نیز برای ایجاد وب سایت کمک کردم. این مسئله باعث شد که زبان روسی را نیز به سایتمان اضافه کنیم ولی در حال حاضر به دلیل مشکلات مالی زبان روسی را متوقف کرده‌ایم. با این وجود مطالب ولترنت کماکان در برخی از روزنامه ها و مجلات روسیه منتشر می شوند.


بازخوانی پرونده یازده سپتامبر(3)// تحلیلگر رسانه‌های آمریکا در گفت‌وگو با فارس:
برجسته کردن ساخت مسجد در محل حملات 11 سپتامبر ترفند آمریکا برای اسلام‌هراسی است

خبرگزاری فارس: یک تحلیلگر و تهیه‌کننده برنامه‌های سیاسی در رسانه‌های آمریکا گفت که برجسته کردن موضوع ساخت مسجد در محل حملات 11 سپتامبر ترفند آمریکا برای اسلام‌هراسی است


"جمال دجانی "، تحلیلگر و تهیه‌کننده برنامه‌های سیاسی در آمریکا در گفت‌وگو با خبرنگار بین الملل خبرگزاری فارس گفت: ساخت "مسجد " در محل وقوع حادثه یازده سپتامبر در نیویورک که ساخت آن چند ماه است در صدر خبرهای رسانه های غربی قرار گرفته است در واقع یک مسجد نیست بلکه یک مرکز اسلامی است که فاصله قابل توجهی با محل وقوع حوادث یازده سپتامبر دارد و استفاده از اصطلاح "مسجد "در واقع ترفندی است که رسانه‌ها از آن به عنوان یک نماد اسلامی برای ترویج اسلام‌هراسی استفاده می‌کنند.
دجانی در ادامه با تاکید بر تلاش آمریکا برای تخریب چهره اسلام در این کشور افزود: تردیدی وجود ندارد که تلاش می شود اسلام‌هراسی در آمریکا رواج پیدا کند. واشنگتن پست در نظر سنجی اخیر خود اعلام کرده است که 48 درصد از مردم آمریکا تصور خوبی از اسلام ندارند و این آمار 10 در صد بیشتر از میزانی است که در نظرسنجی منتشر شده یک ماه بعد از حملات یازده سپتامبر است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه گفتگوی خود با خبرنگار فارس گفت: به نظر من مطرح شدن مسئله ساخت این مرکز اسلامی تحت عنوان "مسجد " در محل وقوع حوادث یازده سپتامبر در سالگرد وقوع این واقعه کار آن دسته از افرادی است که تلاش می‌کنند چهره‌ای غیر واقعی از اسلام را در آمریکا نشان دهند.
انتظار می رفت مسایل مرتبط با یازده سپتامبر با گذشت 9 سال از وقوع آن تا حد زیادی فروکش می کرد. ولی می بینیم که این اتفاق نیفتاده است و آمریکا از این اتفاق برای تحریک احساسات غیر مسلمانان استفاده می کند. باید تاکید کنم که گروهی پشت پرده ساخت این مسجد هستند که تلاش می کنند چهره اسلام و مسلمانان را تخریب کنند.
جمال دجانی خبرنگار و تحلیلگر و تهیه‌کننده برنامه های سیاسی در آمریکا است. وی در حوزه خاورمیانه و رسانه فعال است. دجانی در حال حاضر مدیر عامل اخبار بین‌الملل در شبکه تلویزیونی "لینک تیوی " است.




بازخوانی پرونده یازده سپتامبر(4)
تحریک افکار عمومی آمریکا برای اسلام‌ستیزی در آستانه 11 سپتامبر

خبرگزاری فارس: با نزدیک شدن سالگرد حملات مشکوک 11 سپتامبر، مقامات آمریکایی و متحدان پشت‌پرده آنها با تحریک افکار عمومی موج جدیدی از اسلام‌ستیزی را در این کشور به راه انداخته‌اند.


به گزارش فارس، تنها چند روز به سالگرد حوادث یازده سپتامبر باقی مانده است. آمریکا با طراحی و اجرای حملات یازده سپتامبر پروژه اسلام هراسی را برای تخریب چهره اسلام در جهان کلید زد.

***واشنگتن و همراه کردن افکار عمومی با سناریوسازی***

مقامات آمریکا همواره تلاش کرده اند تا برای رسیدن به مقاصد خود در گوشه ای از دنیا مسئله ای را مطرح کنند و با استفاده از رسانه های جمعی آن را بزرگ جلوه دهند تا افکار عمومی را با خود همراه کنند و به دنبال آن قوانینی را تصویب کنند و به گوشه کنار دنیا لشکرکشی کنند و یا با حمایت از گروه های مختلف موجبات دستیابی به خواسته های خود را فراهم کنند.
حوادث یازده سپتامبر نمونه بارز این‏گونه اقدامات است. با وجود تحقیقات و افشاگری‏های برخی از روشنفکران مبنی بر ساختگی و دروغ بودن حملات یازده سپتامبر، آمریکا توانسته است با استفاده از کنترل رسانه‌ای خود، افکار عمومی مردم را به سمت خواسته‌های خود سوق دهد. واشنگتن پست در نظرسنجی اخیر خود اعلام کرده است که 48 درصد از مردم آمریکا تصور خوبی از اسلام ندارند. این آمار 10 در صد بیشتر از میزانی است که در نظرسنجی منتشر شده یک ماه بعد از حملات یازده سپتامبر است. نتایج این آمار نشان می دهد که گذشت زمان نتوانسته باعث فراموشی حوادث یازده سپتامبر در اذهان مردم آمریکا شود و رسانه های این کشور توانسته اند در اقدامی فراگیر مردم آمریکا را با سیاست های خود همراه کنند.

***اهرم فشاری به‎نام "مرکز اسلامی " در آستانه 11 سپتامبر***

بحث ساخت مرکز اسلامی در آستانه سالگرد حوادث یازده سپتامبر نیز در همین راستا است که در رسانه‌های آمریکا از آن به عنوان مسجد تعبیر می‌شود. طرح این موضوع و برجسته کردن آن نمونه‌ای از تلاشهای دولت آمریکا برای تحریک احساسات غیرمسلمانان علیه اسلام است که به صورت گسترده ای توسط رسانه های آمریکا به آن پرداخته می‌شود.
"جمال دجانی "، تحلیلگر و تهیه‌کننده برنامه‌های سیاسی در آمریکا با اشاره به ایجاد جو رسانه‌ای علیه مسلمانان در آستانه حملات 11 سپتامبر به خبرگزاری فارس می‌گوید: ساخت "مسجد " در محل وقوع حادثه یازده سپتامبر در نیویورک که ساخت آن چند ماه است در صدر خبرهای رسانه‌های غربی قرار گرفته است در واقع یک مسجد نیست بلکه یک مرکز اسلامی است که فاصله قابل توجهی با محل وقوع حوادث یازده سپتامبر دارد و استفاده از اصطلاح "مسجد " در واقع ترفندی است که رسانه‌ها از آن به عنوان یک نماد اسلامی برای ترویج اسلام‌هراسی استفاده می‌کنند.
وی می‌افزاید: به نظر من مطرح شدن مسئله ساخت این مرکز اسلامی تحت عنوان "مسجد " در محل وقوع حوادث یازده سپتامبر در سالگرد وقوع این واقعه کار آن دسته از افرادی است که تلاش می‌کنند چهره‌ای غیرواقعی از اسلام را در آمریکا نشان دهند.
دجانی دستهای پشت پرده را در پس ماجرای ساخت مرکز اسلامی در نیویورک می‌داند و تاکید می‌کند: باید تاکید کنم که گروهی پشت پرده ساخت این مسجد هستند که تلاش می کنند چهره اسلام و مسلمانان را تخریب کنند.

***دلسوزی پترائوس برای نیروهای آمریکا یا دعوت به اهانت به اسلام؟***

یکی دیگر از روشهایی که آمریکا برای تحریک افراد انجام می‌دهد، هشدار درباره عدم انجام یک کار است که علاوه بر ایجاد جو روانی می تواند افراد تندرو را برای انجام آن هدایت کند. در همین راستا به تازگی در گزارشی به نقل از "دیوید پترائوس " آمده است که اعضای کلیسای کوچکی در فلوریدا قصد دارند تا در نهمین سالگرد حملات 11 سپتامبر در اعتراض به آنچه اصول افراطی اسلام خوانده‌اند، صفحاتی از قرآن را به آتش کشند.
پترائوس اعلام می‌کند که اجرای این طرح می‌تواند تمام تلاش‌های باراک اوباما [رئیس جمهوری آمریکا] برای هرچه نزدیک‌تر‌شدن به جمعیت یک میلیارد و نیم میلیون نفری مسلمان جهان را از بین ببرد و همچنین موجب انجام اقدامات تلافی‌جویانه علیه نیرو‌های آمریکایی در افغانستان شود.
اظهارات پترائوس که در رسانه‌های آمریکا و جهان بازتاب پیدا می‌‌کنند، جنبه تبلیغاتی داشته و توسط دولت آمریکا پیگیری نمی‌شوند. طبیعی است که چنین اظهار نظری خود به طور غیرمستقیم می‌تواند افراد دیگری را که از ماجرا آگاه نبودند، دعوت به اهانت به مقدسات اسلامی و مسلمانان کند. آنگاه می‌توان سخنان فرمانده نظامیان آمریکایی در افغانستان، نه از روی دلسوزی برای نیروهای آمریکایی در این کشور بلکه تاکتیک حساب شده واشنگتن برای شعله‌ورتر کردن احساسات ضداسلامی در آستانه حملات 11 سپتامبر ارزیابی کرد.


بازخوانی پرونده یازده سپتامبر(5)
هواپیماهای 11 سپتامبر از راه دور کنترل می‌شدند

خبرگزاری فارس: یک روزنامه‌نگار آمریکایی با اشاره به اظهارات یک منبع آگاه در دولت آمریکا در خصوص وجود فناوری کنترل هواپیماها از راه دور تاکید کرد که احتمال استفاده از این فناوری در حملات 11 سپتامبر نیز وجود دارد.


به گزارش فارس، "ویکتور تورن "، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی طی مقاله‌ای که در آخرین شماره هفته‌نامه "امریکن‌فری‌‌پرس " منتشر شده است می‌نویسد: یک منبع آگاه از درون دولت آمریکا فاش کرده است که فناوری مربوط به کنترل هواپیما از راه دور و همچنین قابلیت قفل کردن سامانه خلبان خودکار هواپیما از قبل از حملات 11 سپتامبر وجود داشته است.
بر اساس این گزارش، "راب بالسامو " یکی از بنیانگذاران گروه "خلبانان حقیقت‌جوی 11 سپتامبر " 17 می با انجام مصاحبه‌ای با "وین اندرسون " تکنسین علوم هوایی، موضوع وجود داشتن فناوری کنترل هواپیما از راه دور را مطرح کرد.
تورن با بیان آنکه در پی انتشار مصاحبه بالسامو، با وی و همچنین وین اندرسون در19 و 20 می گفتگو کرده است می‌‌افزاید: چیزی که از این بحث و بررسی‌ها بدست می‌آید، صحت این احتمال را که حملات 11 سپتامبر از درون دولت آمریکا کلید خورده‌اند را تقویت می‌کند.
این گزارش حاکیست، در اواخر سال‌های 1996 و اوایل 1997، اندرسون در آزمایش‌های فرودگاه "لاو فیلد دالاس " شرکت داشت. جایی که کارشناسان با درج یک نرم‌افزار در سیستم‌های رایانه‌ای هواپیماهای بوئینگ این امکان را بوجود می‌آوردند تا مهندسین رایانه بتوانند از روی زمین امکان هدایت هواپیما را از خلبان سلب کرده و خود سامانه‌های خلبان خودکار را کنترل کنند.
این گزارش می‌افزاید:‌ برای چندین دهه همه می‌دانستند که هواپیماهای بدون سرنشین از راه دور کنترل می‌شوند، اما اکنون اندرسون فاش کرده است که حتی این امکان وجود دارد که یک هواپیما را از روی زمین و از طریق یک فرستنده برنامه‌ریزی کرد. تا جایی که حتی اگر خلبان اقدام به قطع سامانه خلبان خودکار نماید و مدارهای مرتبط با آن را نیز قطع کند، باز هم این امکان وجود دارد که هواپیما از سوی یک منبع خارجی کنترل شود.
تورن توضیح می‌دهد:‌ همین مسئله می‌تواند توضیح دهد که چرا خلبان‌ها در 11 سپتامبر قادر نبودند تا سیگنال‌های اضطراری را ارسال کنند. بطوریکه سامانه‌های نسب شده روی هواپیماها، بوسیله کدهای دسترسی مخصوصی از روی زمین قفل شده بود.
اندرسون همچنین به بالسامو گفته است که طی آزمایش‌ سامانه کنترل هواپیما از راه دور، خلبان‌ها در هیچ کجای صفحه کنترل خود قادر به دیدن سامانه هدایت از راه دور نبوده است. بنابراین تنها راه برای پس گرفتن کنترل هواپیما توسط خلبان این بود که بطور کامل هواپیما را خاموش کند که این کار نیز حین پرواز بسیار خطرناک است.
مسئله قابل طرح دیگری که در این باره وجود دارد، این است که وقتی، کنترل سیستم‌های خلبان از دست وی خارج می‌شود، وی دیگر قادر نیست تا با مسئولین کنترل ترافیک هوایی تماس بگیرد. زیرا میکروفن‌ها و ضبط کننده‌های صدای کابین خلبان نیز توسط کنترل کنندگان هواپیما از کار افتاده است.
این گزارش با بیان آنکه با کنترل هواپیما از راه دور، فرستنده‌های فرکانس‌های اضطراری نیز همچون میکروفن‌ها از کار می‌افتند می‌نویسد: اندرسون که پیش از این در خطوط هوایی "برانیف " کار می‌کرد گفته است که ایجاد این فناوری در اصل با هدف دفع حملات تروریستی بوده است. اما هم‌اکنون خلبان‌ها نیز به شدت آسیب‌پذیر شده‌اند و هر کسی که بداند چگونه از نرم‌افزار کنترل هواپیما از راه دور استفاده کند می‌تواند از آن‌ها سوءاستفاده کرده و مشکل‌ساز شود. همین ا


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد