خبرگزاری فارس: شعار «جدایی دین از سیاست»، پدیده جدیدی نیست. آنچه ما را بر آن داشت تا به بررسی این نظریه بپردازیم، طرح مجدد آن در رسانههای گروهی و دستگاههای ارتباط جمعی توسط کسانی است که خود را دلسوز دین و دولت میدانند
جواد منصوری درعرصه فرهنگ و سیاست بهخوبی شناخته شده است. بهدلایل همین روحیه فرهنگی فرماندهی کل سپاه را با معاونت فرهنگی سپاه تعویض کرد و بعدها هم در وزارت امور خارجه مسئولیت امور فرهنگی و کنسولی را برعهده گرفت. منصوری درمقطعی نیز معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی شد. وی در راستای اصلاح علوم انسانی و دانشگاهها حرفهای جالبی دارد. سفیر سابق ایران در چین نقدهایش را صراحتاً بیان میکند. درمصاحبه با وی مطالبی همچون چرایی عدم تحول در دانشگاهها، معضلات سیستم آموزشی، نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیاستزدگی دانشگاهها، افزایش غیرمنطقی و ظرفیت دانشگاهها، مدیریت فرهنگی آموزشی در دولت هاشمی و خاتمی، مدلهای آموزشی دیگر کشورهای جهان، لزوم تفکیک و سهمیه جنسیتی در دانشگاهها و... مطرح و نقد شدۀ
ادامه مطلب ...به کوشش ؛ روح الله امین آبادی
چندی پیش ششمین نامه محمد نوری زاد به رهبر معظم انقلاب منتشر شد. لحن این نامه به مراتب هتاکانه تر ازنامه های پیشین بود و شاید بتوان این نامه را مانیفست نوری زاد برای نشان دادن جدایی کامل از اعتقادات پیشین دانست.
نوری زاد در آخرین نامه خود به رهبر عزیز انقلاب از مبارزه نظام اسلامی با آمریکای جهانخوار گلایه کرده و سیاست های نظام اسلامی را شعارهایی دانسته که با الفاظی تند و گزنده بیان شده اند.
«درهمه این سالها... فرهنگ شعارگویی و شعارخواری در جامعه ما به اعلا درجه رسید... با الفاظی تند و گزنده، و با ادبیاتی که دوره اش سپری شده بود، با قدرت های برتر جهان سخن گفته شد این ادبیات، از گنجینه دارایی های خود، فرد منطبقی چون احمدی نژاد را برگزید و برکشید و بر مسند نشاند تا بلندگوی شعارگویی فعال تر شود، و سفره شعارخواری عوام، با همه فلاکتی که گرفتارش بودند، آذین یابد. این شعارها، کشور ما را بر صدر جدول نفرت مردمان جهان نشاند. هرکجا در هر نقطه از جهان فهم، تا اسم ما ایرانیان شنیده می شد، ای خدا، بی آنکه دیرینگی چند هزارساله ما، و دارایی های علمی و فرهنگی ما متبادر شود، تندی و عبوسی و هیمنه تروریستی ما تبلیغ می شد.»
به هرحال رجوع به نوشته های پیشین نوری زاد و مقایسه آنها با نوشته های امروزی وی انسان را در بهت و حیرت فرو می برد گویی اوکمتر از یک دهه پیش برعلیه امروز خویش می نوشته و خود را نقد می کرده است.